سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل شکسته گان

شیر خدا

علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی آگاه است
دل شب محرم سرالله است
شب شنفته است مناجات علی
جوشش چشمه عشق ازلی
دردمندی که چو لب بگشاید
در و دیوار به زنهار آید
کلماتی چو در، آویزه گوش
مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سینه آفاق شکافت
چشم بیدار علی خفته نیافت
ناشناسی که به تاریکی شب
می برد شام یتیمان عرب
پادشاهی که به شب برقع(1) پوش
می کشد بار گدایان بر دوش
شاه بازی که به بال و پر راز
می کند در ابدیت پرواز
آن دم صبح قیامت تأثیر
حلقه در شد از او دامنگیر
دست در دامن مولا زد در
که علی! بگذار و از ما مگذر
پیشوایی که ز شوق دیدار
می کند قاتل خود را بیدار
می زند پس لب او کاسه شیر
می کند چشم اشارت به اسیر
چه اسیری که همان قاتل اوست
تو خدایی مگر ای دشمن دوست
در جهانی همه شور و همه شر
ها علی بشر کیف بشر
شبروان مست ولای توعلی
جان عالم به فدای توعلی (2)

پی نوشتها:

1. برقع: نقاب.
2. دیوان شهریار، صص 938و 939.

منبع:کتاب گلبرگ شماره 122

 


http://sogandnameh.parsiblog.com




http://sogandnameh.rasekhblog.com
 
http://fotros14.mihanblog.com

ارسال شده در توسط حسین ترکی