سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دل شکسته گان

ازدواج خانه پدری نیست

همسر

زن
و مرد قبل از ازدواج، در کانون گرم خانواده و در ناز و نعمت، بدون اینکه
مسئولیتی داشته باشند، مشغول زندگی بوده‏اند. آنچه باعث شده که آنها دست
از آن کانون مهر بکشند و به زندگی جدید راضی شوند، گرایش آنها به یافتن
شریک دائمی برای زندگی بوده است. لذا طبیعی است که هر کدام از همسران
انتظارهایی از یکدیگر داشته باشند. مرد و زن جوان در پی ازدواج، توقع‏های
خود را از والدین خود قطع و به همسر خود متوجه کرده‏اند. محور ازدواج را
همین توقع‏ها تشکیل می‏دهد. نکته مهم در این است که این توقع‏ها، به جا
باشند. توقعی به جا است که سه شرط زیر را داشته باشد:

 

هر کدام از همسران در محدوده حق خود، توقع داشته باشند: زن حق دارد که زندگی او توسط مرد تامین شود و مرد حق دارد که زن، آرامش
گاه او باشد. توقع‏های زن و مرد از یکدیگر نباید فراتر از این حق باشد.
مرد نمی‏تواند توقعی که پسر از مادر دارد، از همسر خود داشته باشد و
همین‏طور، توقع زن از همسرش نمی‏تواند مانند انتظارات دختر از پدرش باشد.
مقایسه زندگی خود با دیگران بدون در نظر گرفتن سطح امکانات همسر تنها این
نگرش را برای همسر به وجود می اورد که شما شرایط او را درک نمی کنید و
ممکن است در او نوعی مقاومت به وجود آورد تا در قبال خواسته های معقولتان
نیز کنار نیایند.

هر
گونه اختلافی شوهر شما را به طرز زجرآوری مابین شما و مادرشوهرتان قرار
می‏دهد و بعید است که شما بخواهید او رابطه‏اش را با مادرش قطع کند گفتن
چنین گله و شکایاتی صرفا دید شوهر شما را نسبت به شما تغییر می دهد

توقع‏ها بر اساس وجود امکانات باشد: هر کدام از همسران امکاناتی محدود دارند. خانمی که همسرش درآمدی محدود
دارد، نباید از او انتظار داشته باشد که مثلا حتما از فلان رستوران مخصوص،
فلان غذای گرانقیمت را تهیه کند. همین‏طور توان خانم جوانی که مشغول درس
است محدود است و هر توقعی که از او هست، باید در محدوده امکانات و ظرفیت
او باشد.

 

همسر

توقعات هماهنگ با حفظ مصلحت زندگی خانوادگی باشد:

توقع
همسران از یکدیگر نباید اساس زندگی مشترک را متزلزل کند. مثلاً آیا اینکه
زن و مرد از هم انتظار داشته باشند که هر کدام همه پیوندهای  خود را با
پدر و مادر و دیگران قطع کنند، به صلاح زندگی مشترک آنها است؟ یکی از
مشکلات رایج همسران جوان، قطع رابطه با وابستگان است. ازدواج فقط پیوند با
یک نفر نیست، بلکه در پی یک ازدواج دو خانواده به هم مربوط می‏شوند.
همسران جوان نسبت به همه این افراد وظایفی دارند و قطع رابطه با آنها به
مصلحت‏شان نیست.همسران باید نیاز روحی یکدیگر را جهت حفظ رابطه با
خویشاوندان درک کنند.

زن باید خسیس باشد!

در
زمینه اقتصاد خانواده هم چون معمولا مرد مدیریت اقتصادی خانواده (تامین
درآمد زندگی) و زن خط‏سازی اقتصادی (تعریف و تعیین هزینه‏های زندگی) را به
عهده دارند، هر توقع مالی آنها باید در راستای مصلحت خانواده باشد. روایتی
هست که می‏گوید خسیس بودن برای مرد عیب بزرگ و برای زن، خوبی بزرگی است.
چون مرد در آمد را صرف خانواده می‏کند و اگر خسیس باشد، خانواده به سختی
می‏افتد، اما زن هزینه‏سازی را به عهده دارد و اگر بخواهد گشاده دستی کند،
همسر به سختی می‏افتد. هر گونه توقع نابجایی فشار بر سر همسر را در پی
دارد، فشاری که خود را در حوزه‏های مختلف زندگی مثل تربیت فرزند، نشان
خواهد داد.

مقایسه
زندگی خود با دیگران بدون در نظر گرفتن سطح امکانات همسر تنها این نگرش را
برای همسر به وجود می اورد که شما شرایط او را درک نمی کنید و ممکن است در
او نوعی مقاومت به وجود آورد

روش کنار آمدن با نصیحت‏های مادرشوهر

برخی
مادران همسر  ندانسته یا ناخواسته در زندگی فرزندشان دخالت می‏کنند و
زندگی آنها را با مشکلات جدی مواجه می‏کنند. اگر چه این مادران نیت خیری
دارند اما دردسرهایی هم ایجاد می‏کنند که در زیر یک روش عملی برای مقابله
با این دردسرها برایتان شرح داده شده است. "مادر شوهر من مدام در حال نصیحت کردن من است و به خاطر هر مشکلی که پیش بیاید آماده
است تا فوری مرا سرزنش کند.  چطور می‏توانم مودبانه به مادرشوهرم بگویم که
نظراتش را برای خودش نگه دارد؟"

همان‏طور که احتمالاً خودتان کشف
کرده‏اید، برای گفتن این موضوع هیچ راه مودبانه‏ای وجود ندارد. هر چه
بگویید به صورت انتقاد تلقی خواهد شد و در تحکیم روابط خانوادگی اثری
نخواهد داشت. خانمی که شوهر شما را بزرگ کرده است حالا اوقات سختی را
می‏گذراند چرا که دیگر محور زندگی پسرش محسوب نمی‏شود. شما مایلید که او
احترام بیشتری برایتان قائل شود و اینقدر با انتقادات بیجایش شما را
نرنجاند. به خاطر احساس رنجشی که از او در دل دارید سرزنش‏تان نمی‏کنیم.
اما شما نه می‏توانید در این رویارویی برنده شوید و نه می‏توانید رفتار او
را عوض کنید، پس به شما پیشنهاد می‏کنیم که نصایح او را بشنوید و لبخند
بزنید. هر گونه اختلافی شوهر شما را به طرز زجرآوری مابین شما و
مادرشوهرتان قرار می‏دهد و بعید است که شما بخواهید او رابطه‏اش را با
مادرش قطع کند یا رابطه فرزندانتان با مادر بزرگشان تیره و تار شود. گفتن
چنین گله و شکایاتی صرفا دید شوهر شما را نسبت به شما تغییر می دهد و راه
را برای انتقاد های متقابل او از مادر شما باز می کند. شما باید خوش
رفتاری نشان بدهید، به خاطر نصیحتی که به شما می‏کند از او تشکر کنید و
موضوع صحبت را عوض کنید.






 گذشت زمان آدمی را پیر و فرسوده نمی کند بلکه این ترک شادی است که انسان را چروکیده می سازد.
ارسال شده در توسط حسین ترکی