عشق
آ:
* «آتشی از عشق در خود برفروز// سربهسر فکر و عبارت را بسوز»
o مولوی
* «آشفته، پا ز سلسله زلف او مکش// عمری که صرف عشق نگردد بطالت است»
o آشفته شیرزای
* «آنجا که ازدواجی بدون عشق صورت گیرد، حتمأ عشقی بدون ازدواج در آن رخنه خواهد کرد.»
o بنیامین فرانکلین
* «آنچه راجع به آثار زندگی باخ برای گفتن دارم: شنیدن، نواختن، عشقورزیدن، محترمداشتن و خفهشدن است.»
o آلبرت اینشتین
* «آن شنیدم که عاشقی جانباز// وعـظ گفتی بهخطـه شیراز//ناگهـان روستائیـی نـادان//خالی از نور دیده و دل و جان//ناتراشیده هیـکل و ناراست// همچو غولی از آن میان برخاست//گفت ای مقتـدای اهل سخــن//غـم کارم بخـور که امشب مـن//خـرکی داشتم چگونه خری//خری آراسته بههر هنری//یک دم آوردم آن سبک رفتار//بـهتفرج میانه بازار//ناگهانش زمن بدزدیدند//زین جماعت بپرس اگر دیدند//پیر گفتا بدو کهای خرجو//بنشین یک زمان و هیچ مگـو//پس ندا کرد سوی مجلسیان//که اندرین طایفه ز پیر و جوان//هرکه با عشق در نیامیــزد//زین میانه بهپای برخیزد//ابلهـی همچو خــر کریهلقا//زود برجست از خـری برپـا//پیر گفتش توئی که در یاری//دل نبستی بهعشـق؟ گفت آری//بانگ برداشت گفت ای خـردار//هان خرت یافتـم بیار افسار»
o عراقی
* «آنگاه که عشق تورا میخواند، بهراهش گام نه! هرچند راهی پرنشیب. آنگاه که تورا زیر گستره بالهایش پناه میدهد، تمکین کن! هرچند تیغ پنهانش جانکاه. آنگاه که باتو سخن آغاز کند، بدو ایمان آور! حتی اگر آوای او رؤیای شیرینت را درهمکوبد، مانند باد شرطه که بوستانی را.»
o جبران خلیل جبران
* «از پریدنهای رنگ و از طپیدنهای دل// عاشق بیچاره هرجا هست رسوا میشود»
o ناشناس
* «ازدواج وسیلهای است برای فرار از ترس تغییر، ازدواج وسیلهای است تا پیوند را تثبیت کنی. اما عشق چنان پدیدهای است که به محض تلاش برای تثبیت آن، خواهد مرد. ایستایی در عشق همان و نابودی عشق همان. عشق واقعی تنهایی را به یگانگی مبدل میسازد.»
o اوشو
* «ازدواج همیشه به عشق پایان دادهاست.»
o ناپلئون بوناپارت
* «از شبنم عشق خاکِ آدم گِل شد// صد فتنه و شور در جهان حاصل شد// سر نشتر عشق بر رگ روح زدند// یکقطره فروچکید، نامش دل شد»
o افضلالدین کاشانی
* «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر// یادگاری که در این گنبـد دوار بماند»
o حافظ
* «اشک خونین به طبیبان بنمودم، گفتند// درد عشق است و جگرسوزدوایی دارد»
o حافظ
* «افسردگی تنها معشوقه? باوفایی است که من میشناسم، بیجهت نیست اگر به عشق رویآورم.»
o سورن کیرکهگارد
* «اگر ایجاد پیوند آزاد باشد، با آزادی همراه باشد، شادی از راه خواهد رسید، چون آزادی ارزش غایی است، چیزی از آن بالاتر نیست. اگر عشق تو سوی آزادی رهنمونت کند، عشق تو عین برکت است، و اگر سوی بردگی براندت نه برکت که لعنت است.»
o اوشو
* «اگر به زبان تمامی آدمیان و فرشتگان سخن گویم.... و از عشق بیبهره باشم طبل میانتهی و سنج پرهیاهویی بیش نیستیم، اگر از کرامت غیبدانی و پیشگویی بر خوردار باشم و همه اسرار جهان را دریابم و قلمرو دانش را تمام مسخر کنم و در ایمان چنان راسخ و نیرومند باشم که کوهها را به رفتار آورم و از عشق بیبهره باشم، کسی نیستم. اگر همه دارایی خویش به مستمندان بخشم و جسم خویش را به آتش بسپارم و از عشق بیبهره باشم مرا هیچ سود نخواهد بخشید.عشق بردبار و مهربان است عشق از حسد برکنار است عشق لاف خودستایی نمیزند عشق اطوار ناپسند ندارد عشق به اندک چیزی در خشم نمیآید و اندیشه شر نمیکند و از بیعدالتی خشنود نیست اما با حقیقت و راستی شاد و خرم است همه چیز را تحمل میکند همه چیز را باور میکند و به همه چیز امیدوار است و هیچگاه از پای نمیافتد اما پیشگویها همه شکست میخورند و زبانها همه قطع میشوند و دانشها در غبار زمان پنهان میشوند و دانش ما جزیی است و نبوت ما جزیی است و آنچه جزیی است روی در فنا دارد انچه میماند ایمان و امید و عشق است و از این هر سه، عشق را برترین مقام است.»
o پائولو کوئیلو/ عطیه برتر
* «اندیشهها، رؤیاها، آهها، آرزوها و اشکها از ملازمان جدائی ناپذیر عشق میباشند.»
o ویلیام شکسپیر
* «انسان موظف است که عاشق حقیقت باشد و اظهار آن را به خاطر عشقی که نسبت به آن دارد، از تکالیف حتمی خود بداند.»
o ساموئل اسمایلز
* «اول ازدواج کن، عشق خودش به وجود میآید!»
o ضربالمثل انگلیسی
* «ای باد خوش که از چمن عشق میرسی// برمن گذر که بوی گلستانم آرزوست»
o مولوی
* «ای عشق! تو افسر زندگی و بختِ بیداری.»
o یوهان ولفگانگ گوته
* «این از خصوصیات عشق است که هیچگاه ثابت نمیماند؛ او بدون وقفه رشد می کند، درصورتیکه کاهش نیابد.»
o آندره ژید